چاره جویی برای پایان دادن به درد، بر هر صاحب کسب و کار بیمار ضرورت دارد. برای این هدف مهم، شناسایی درد مهمتر از درمان آن می باشد. معمولا از بیماری که در دل حادثه و در طب مشکلات می سوزد، نباید انتظار داشته باشیم که درد و درمان را با هم بشناسد. در واقع این عارضه از سهل انگاری موجود در همین کسب و کار و فضای فعالیت آن بوده است. پس بهتر است برای شناسایی دقیق و مطمئن از دستیارانی بهره برد که در بیرون از کسب و کار به ما نگاه می کنند.
متاسفانه در برخی از برندها شاهد سطحی نگری و مُسَکن موضعی برای فرار از درد آنی و پنهان سازی ظاهری عیوب هستیم که صرفا با تکیه بر تجربیات گذشته به پیچیدن نسخه ای بر مبنای حدس و گمان مشاهدات و عوارض ظاهری، سازمان تجاری را به انحراف و انحطاط تا مرز ورشکستگی می کشانند، دریغ از اینکه فضا و جایگاه این مشکل قطعا با دلایل مشکلات قبلی متفاوت می باشد.
عوارض ناشی از خوددرمانی و خودسری در درمان اشکالات سازمانی، با سرنوشت و پیروزی برند بازی خطرناکی می کند.
برخی عارضه هایی که به هیچ وجه با روش خوددرمانی حل نمی شوند، اینگونه اند: اشکال در برقراری ارتباط موفق و وفادارانه با مشتریان، عدم موفقیت در طراحی و اجرای بازاریابی و فروش، عدم اثربخشی تبلیغات بر توسعه فروش، اشتباه در انتخاب رسانه های تبلیغاتی، خطا در معرفی برند به بازار، ناخشنودی و شهرت نیافتن برند در اذهان مشتریان هدف، ناتوانی در برقراری ارتباط با همکاران، ناکامی در برنامه ریزی های نتیجه بخش فروش، شکست در مذاکرات و رایزنی های تجاری، عقب ماندگی از کورس رشد و رقابت پایدار، نداشتن توان شناسایی بازارهای هدف، پیدا نکردن کانال های دستیابی دقیق به مشتریان هدف، عدم خلاقیت در بهره گیری از تهدیدات و نقاط منفی بعنوان فرصت رشد و توسعه، عدم تسلط و تمرکز بر تحلیل پیرامونی کسب و کار، مناسب سازی وظایف و فرآیندهای بازاریابی در کسب و کار و…
بنابراین خودمراقبتی طبق تجویز درمانگر، راه حل پیشگیری و نیز علاج درمان بیماریست که فقط با راهنمایی مشاور کسب و کار تجویز می گردد و بایستی بجای خوددرمانی بکار گیریم.